اخبار شرکت گامادسک (Help Desk)

اراده دهنده خدمات هلپ‌دسک

اخبار شرکت گامادسک (Help Desk)

اراده دهنده خدمات هلپ‌دسک

در اوایل سال 1389 بانک رفاه که یکی از مشتریان داده پردازی بود، در مورد سامانه گاما آگاه شده بود، از اینرو خواهان به کار گیری گاما برای مدیریت درخواستهای IT خود در سطح شعبه استفاده کند. با این که سامانه صرفا یک Ticketing بود و بخش تجهیزات، شناسنامه تجهیزات، و انبار قطعات هنوز در گاما ایجاد نشده بود، با توجه به تیم توانمندی که در اختیار داشتیم، به سرعت این بخشها را توسعه دادیم. خوشبختانه بانک رفاه هم اکنون یکی از مشتریان فعال و خوب ما در زمینه استفاده از گاما می‌باشد.

این ایده که نرم‌افزار مدیریت درخواستی که برای خودمان و رفع مشکل خودمان تولید کرده بودیم، توانسته بود در یکی از بانکهای کشور آن هم در سراسر کشور و در سطح شعب راه‌اندازی گردد، انرژی دوچندانی به ما برای ادامه راه داد. البته در این راه پر پیچ و خم حتما اشتباهاتی هم داشته‌ایم و ایمان داریم که مسیر کارآفرینی بجز پیمودن این راه دشوار اما زیبا نیست. در این مسیر است که ما رشد می‌کنیم و اعتقاد داریم که این هنوز اول راه است…

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سود بیشتر در فروش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هرکسی چه خریدار‌، فروشنده‌، بازاریاب یا مدیر‌، زمان زیادی ندارند که بخواهند همین اندک زمان خود را اتلاف کنند. قطعا به عنوان یک مدیر یا بازاریاب نمی‌خواهید ساعت‌ها را برای یک پروژه یا چشم‌اندازی که بعید است بدست آورید، وقت خود را هدر دهید. در اینجا چند نکته ساده برای گنجاندن در برنامه روزمره شما آورده شده است که می‌تواند به شما کمک کند تا در زمان کمتری، فروش بیشتری داشته باشید.

فروش بیشتر

1. حرکت اول را انجام دهید

برخی معتقدند هرچه زودتر با یک مشتری ارتباط برقرار کنید، احتمال تبدیل وی به مشتری بیشتر است. دامنه توجه این روزها کوتاه است؛ بنابراین شما باید هرچه سریعتر حرکت کنید. همچنین سطح تعامل فرد با خود را بسنجید. مثلا آیا شخص فقط برای اطلاعات بیشتر ثبت‌نام کرده است؟ یا این مشتری محصولات و صفحه قیمت‌گذاری شما را مشاهده کرده است؟ در یک کلام، مشتری خود را رصد کنید.

کنجکاو باشید که این شخص چگونه و چرا برای تعامل با شما آمده است. هنگام برقراری تماس با شخص مورد نظر، حتما سئوالات بالا را در گفت و گوی خود بگنجانید. با برقراری ارتباط مناسب و به موقع در اولین تماس‌، گفتگوی معنی‌دارتری خواهید داشت.

2. به بی‌انگیزه‌ها نفروشید

به کسانی که آماده خرید از شما نیستند نزدیک نشوید. شما بهترین قاضی‌ای هستید که چه کسی واقعا قصد خرید از شما را دارد و چه کسی قصد خرید از شما را ندارد. اگر احساس می‌کنید شخصی قصد خرید چیزی را ندارد یا اصلا قصد ندارد‌، آن شخص را به لیست بازاریابی خود در آینده منتقل کنید که اگر بعدا فرد علاقه واقعی نشان داد‌، دوباره تماس بگیرید.

3. از بهترین زمان مشتری استفاده کنید

سنتی‌ها عقیده دارند که پس از ساعت 5 عصر با کسی تماس بگیرید، نامناسب است و تماس قبل از ساعت 10 صبح نیز بی‌ادبانه است. اما آیا در دنیای تجارت امروز همچین چیزی وجود دارد؟ هنگامی‌که شروع به تعامل با یک فرد میکنید که آن را جذب کنید، بر اساس لحن گفتار و زمانی که برای پاسخ دادن به شما می‌گذارد، می‌فهمید که او چه زمانی وقت خالی دارد و در بهترین چارچوب ذهنی می‌تواند گفتگویی داشته باشد که تأثیرگذار باشد.

تماس‌های خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که راحتی فرد را همراه داشته باشد. اگر شما در یک زمان مناسب تماس بگیرید و سپس توجه شخص را برانگیزید، قطعا آن شخص از شما تشکر خواهد کرد که تماس گرفته‌اید.

4. لیدهای خود را واجد شرایط کنید

اگر شما اطلاعات شخصی را از مدیریت یا بخش‌های مرتبط شرکت خود تحویل گرفته‌اید تا با اون تماس بگیرید، به این معنی نیست که وی آماده خرید از شما را دارد. حتی شاید تا به حال نام محصول شما را نشنیده باشد. قبل از گرفتن طعمه، مراقب باشید. پرش در هر فرصتی برای فروش منجر به اتلاف وقت‌، منابع و انرژی می‌شود. روش BANT را انتخاب کنید و سئوالات زیر را بپرسید:

  • بودجه: آیا بودجه کافی برای خرید محصول شما را دارد؟
  • مرجع: آیا این شخص صلاحیت تصمیم‌گیری در خرید را دارد؟
  • نیاز: آیا او نیاز واقعی به محصول شما را دارد یا محصول شما می‌تواند مشکل آن را برطرف کند؟
  • جدول زمانی: آیا او زمان مشخصی را برای خرید تعیین کرده است؟

سئوالات دیگر را بپرسید تا مشخص شود آن شخص به عنوان یک لید واقعی واجد شرایط است. وضعیت کلی شرکت یا هرگونه روابط داخلی را که ممکن است بر تصمیم خرید تأثیر بگذارد را ارزیابی کنید. روش BANT معمولاً به شما کمک می‌کند تا تعیین کنید که آیا این شخص از ابتدا ارزش پیگیری را دارد یا خیر.

5. برای فردا برنامه ریزی کنید

بدون پیگیری هیچ معامله‌ای بسته نمی‌شود. از آنجا که پیگیری بخشی از برنامه روزمره شما خواهد بود‌، چرا از قبل برنامه‌ریزی نمی‌کنید؟ بدترین راه برای شروع روز خود (و بهترین راه برای اتلاف وقت) رسیدن به محل کار در صبح و تلاش برای تشخیص اینکه با چه کسی تماس بگیرید و چه چیزی را بگویید.

با برنامه‌ریزی برای تماس گرفتن با افراد و برنامه‌ریزی برای پیگیری‌های خودکار‌، می‌توانید سردرد تقلا برای اعداد و اطلاعات را برطرف کنید. همچنین با ثبت تماس‌های خود در مورد آنچه که صحبت کردین، دقیقا می‌دانید که چه سئوالاتی را پرسیده‌اید. بنابراین می‌توانید از تکرار جلوگیری کرده و فقط به مواردی بپردازید که معامله را پیش می‌برد.

6. آن را شخصی کنید

سعی کنید ارتباط شخصی برقرار کنید و با چشم‌انداز خود و وضعیت او، ارتباط واقعی داشته باشید؛ اما به خاطر داشته باشید که مکالمه را مجبور نکنید. قبل از اینکه سئوالاتی بپرسید که مربوط به کسب و کار او باشد، بد نیست سئوالاتی مثل شهر سکونت او هم بپرسید. تعامل اولیه ممکن است به صورت رسمی‌ و حرفه‌ای لازم باشد و شما می‌توانید با پیشرفت مکالمه برخی از موانع را برطرف کنید.

منبع: مقاله افزایش فروش گامادسک

  • محمدحسین خان محمدی
  • ۰
  • ۰

صاحبان کسب و کار زیادی وجود دارند که دو عقیده متفاوت دارند. گروه اول معتقدند فروش بیشتر برابر با سود بیشتر است. اما گروه دوم می‌خواهند به شما القا کنند که فروش بیشتر برابر با سود بیشتر است. اما بگذارید جواب این سئوال را ما بدهیم. فروش بیشتر با سود بیشتر برابری نمی‌کند.

فروش بیشتر سود بیشتری ندارد

مطمئناً‌، فروش مهم است و به هیچ وجه ما نمی‌خواهیم که منکر این موضوع شویم. با این حال‌، فروش فقط 1 قسمت از کسب و کار است. اگر به درستی استفاده شود، ‌می‌تواند کمک‌کننده مهمی ‌باشد. درک چگونگی انجام این کار و هم اینکه برای جلوگیری از این کار چه کاری باید انجام داد‌، گام مهمی است که ‌برای توسعه درآمد، فروش و سود پایدار، برداشت.

بیایید از اول به همه چیز نگاه کنیم. زمانی که کارمندان بخش فروش به طور فعالانه با هر تعداد مشتری ارتباط برقرار ‌می‌کنند، به امید افزایش تعداد درخواست‌های بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر، دل بسته‌اند که این روش به کسب و کار شما کمک نمی‌کند. بخش فروش در واقع در حال تمرین و انجام دادن یک نظریه قدیمی‌ هستند که فعالیت بیشتر با فروش بیشتر برابر است. بله، فروش بیشتر برابر با درآمد بیشتر است؛ اما آیا درآمد باید مورد توجه نیروی فروش شما باشد؟

این موضوع خیلی ساده است. مشغول بودن، به نتایج دلخواه نمی‌رسد. اگر کارمندان بخش فروش شما، تمام وقت خود را صرف گفتگو با مشتریان یا ملاقات با افراد جدید و یا دیگرکارها کنند، این شلوغی فعالیت درآمد ایجاد میکند. اما سودآوری نخواهد داشت. زیرا سود، هدف کسب و کارشماست نه فروش.

بنابراین باید چه کرد؟

این سئوال با آنچه شما ‌می‌فروشید شروع ‌می‌شود. شما ممکن است محصولات یا خدمات متنوعی را ارائه دهید. فروش برخی از آنها به دلایل مختلف آسان‌تر است. برخی به دلایل مختلف سود بیشتری دارند. نکته اصلی فروش محصول یا خدمات مناسب، در حجم مناسب است. به عبارت دیگر‌، فروش آنچه که باعث بدست آوردن پول برای شما ‌می‌شود‌، در این حالت سود است.

کانون فروش خود را از درآمد حاصل از سود تغییر دهید

 بگذارید برای شما مثالی بزنیم. من در شرکتی کار ‌می‌کردم که خدمات بهداشتی در منزل را ارائه ‌می‌داد. ما درآمد خوبی کسب می‌کردیم و سود ناخالص ما از خدمات سنتی مثل کار در منازل، حدود 42٪ بود. اما با تفکیک ارائه خدمات در حوزه‌ای خاص، شرایط بهتر شد. زیرا حوزه خدماتی سرویس ما، خاص بود و چیزی جز نشستن یا همراهی کردن مشتری نبود. شرکت ما هیچ درمانی ارائه نمیداد و یا هیچ دستی برای مراقبت پزشکی یا مشاوره نداشتیم. خدمات به این گروه از مشتریان، محبوب بود. زیرا این خدمات برای والدین مسن و اعضای خانواده معلول درخواست ‌می‌شد.

به طور خلاصه، آن دسته خاص با سود ناخالص متوسط ​​بیش از 75 درصد برای ما فوق‌العاده سودآور بود. برخی از نیروهای فروش ما مخالف ارائه خدمات به این نوع حوزه بودند و ترجیح میدادند که خدمات پرمخاطب بهداشتی و درمانی را با پورسانت بیشتر ارائه دهیم. اما این تغییر به سودآوری ما کمک نمی‌کرد. مطمئناً‌، فروش بیشتر درآمد بالاتری به ما ‌می‌دهد؛ اما سود بالاتری به ما نرساند. بنابراین، ما تمرکز نیروی فروش خود را از درآمد به سود تغییر دادیم.

ما معمولاً فروش را معیار رشد در یک کسب و کار ‌می‌دانیم که البته این عقیده بعضی از مخاطبان است. اما معیار واقعی چیزی کاملا متفاوت است. بگذارید کاملاً واضح بگوییم. درآمد (فروش) فقط یک معیار است و ارتباط مستقیمی‌ با رشد کسب و کار شما ندارد و درواقع موفقیت شما است.

حتی در مثال بالا‌، تمرکز در سودآوری به تنهایی پیش‌بینی‌کننده موفقیت در کسب و کار نیست. موفقیت‌، به ویژه موفقیت پایدار‌، به معنای تمرکز بر روی مواردی است که باعث تحویل باکیفیت محصول یا خدمات شما ‌می‌شود. این به معنای کارآمد بودن و ترویج فرهنگ کارایی است (و بله فرهنگ نیز استراتژی فروش شما را به پیش ‌می‌برد). کارآمد بودن شامل مدیریت در موارد زیر است:

  1. جریان مداوم کار: نحوه عملکرد شما به صورت گام به گام، روی کارایی شما تأثیر ‌می‌گذارد و هزینه‌ها را کم یا زیاد ‌می‌کند.
  2. اطلاف در زمان: زمانی که یک کارمند منتظر کارمند دیگری باشد، این انتظار، اطلاف وقت است و این یک ضرر است.
  3. تحویل کالا: رساندن محصول یا خدمات خود به مشتری هزینه در بر دارد. حتی رساندن مواد اولیه به شما نیز هزینه دارد.
  4. حل مسئله: توانایی حل سریع و کارآمد یک مسئله در یک فرآیند یا یک ماده یا یک محصول، بسیار مهم است.

روش‌های زیادی برای پرداختن به این 4 حوزه وجود دارد و هر یک به تلاش و تعهد نیاز دارد. پس از انجام این کار، فروش شما نه تنها با کارآیی بیشتری اتفاق ‌می‌افتد‌، بلکه آنچه را که ‌می‌فروشید با کارآیی بیشتری تحویل و ارائه ‌می‌شود و در نتیجه رشد پایدار خواهد داشت. این معیار موفقیت در کسب و کار است.

منبع: مقاله افزایش فروش گامادسک

  • محمدحسین خان محمدی